پوتین و شی جین پینگ ساخت خط لوله دوم انتقال گاز روسیه به چین را بررسی کردند
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۲۶۱۷۵
ساخت خط لوله زیرساختی بسیار مهم "نیروی سیبری - ۲" برای انتقال گاز طبیعی روسیه به چین از خاک مغولستان، در دیدار ولادیمیر پوتین و شی جین پینگ رئیسان جمهوری روسیه و چین بررسی شده است.
به گزارش روز جمعه ایران اکونومیست از خبرگزاری رویترز؛ مسکو طرح احداث این خط لوله تازه را چندین سال پیش پیشنهاد کرده بود اما در پی قرار گرفتن چین به عنوان جانشین اروپا در جایگاه خریدار اصلی گاز روسیه، این طرح اکنون فوریت یافته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هر چند به گفته کارشناسان انرژی، با توجه به این موضوع که انتظار نمی رود چین تا ۲۰۳۰ به واردات گاز اضافی از روسیه نیازمند شود، مذاکرات در این باره پیچیده خواهد بود.
این خط لوله گاز طبیعی را از ذخایر عظیم شبه جزیره یامال در غرب سیبری که منبع عمده صادرات گاز روسیه به اروپا بود، به چین انتقال خواهد داد که وارد کننده اصلی انرژی جهان به شمار می رود و مصرف آن همچنان در حال افزایش است.
خط لوله نخست انتقال گاز "نیروی سیبری" که اکنون عملیاتی است در سال ۲۰۱۴ در منطقه یاکوتیا در شرق روسیه ساخته شده با طول سه هزار کیلومتر، سیبری را به استان هیلونگجیانگ در شمال غرب چین وصل می کند.
اما بر اساس نقشه طراحی شده شرکت عظیم گازپروم که انحصار گاز طبیعی روسیه را در اختیار دارد، این خط لوله جدید به طول ۲۶۰۰ کیلومتر و امکان انتقال ۵۰ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی در سال، با گذر از نیمه شرقی مغولستان وارد منطقه مغولستان داخلی در شمال چین خواهد شد که فاصله زیادی با مراکز جمعیتی عمده این کشور مانند پکن ندارد. گازپروم بررسی های امکان سنجی برای اجرای این طرح را در ۲۰۲۰ آغاز کرده و قصد دارد تا ۲۰۳۰ انتقال گاز از این مسیر را آغاز کند.
مطابق با طرح های گازپروم، ظرفیت انتقال گاز این خط لوله اندکی از خط لوله نورد استریم یک کمتر است که روسیه را از طریق دریای بالتیک به آلمان وصل می کند.
اوخاناگین خورلسوخ رئیس جمهوری مغولستان روز پنجشنبه با حمایت از طرح ساخت خط لوله انتقال نفت و گاز از روسیه به چین از مسیر خاک مغولستان، خواستار بررسی توجیه های فنی و اقتصادی آن شده است.
شرکت بزرگ گازپروم روسیه پیشتر اعلام کرد که با امضای توافقنامه ای، از این پس بهای گاز صادراتی به چین را به جای دلار با یوان و روبل دریافت خواهد کرد.
با اینکه گازپروم، سازوکار و جزئیات بیشتر این طرح یا زمان آغاز اجرای آن را اعلام نکرده اما این تغییر روش دریافت گازبها، بخشی از سیاست کلی مسکو برای کاهش وابستگی به دلار آمریکا، یورو یا دیگر ارزهای بین المللی در سامانه های بانکداری یا بازرگانی روسیه است که از هنگام اعمال تحریم های غرب در پی حمله به اوکراین، تشدید شده است.
روسیه برای صادرات هیدروکربن که برای اقتصادش اهمیت زیادی دارد، روابط نزدیک تر اقتصادی با چین و دیگر کشورهای غیرغربی به ویژه به عنوان بازارهای مصرف تازه برقرار کرده است.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه در اوایل سال جاری (۲۰۲۲) از مصرف کنندگان اروپایی انرژی درخواست کرد در صورت تمایل به ادامه واردات گاز روسیه، با گشایش حساب های روبلی در گازپروم بانک، بهای گاز دریافتی را با پول رایج روسیه بپردازند و عرضه گاز به برخی شرکت ها و کشورهایی را که از اجرای این شرط خودداری کرده بودند، قطع شد.
روسیه در آستانه حمله به اوکراین در ۲۴ فوریه (۵ اسفند ماه) قراردادی ۳۷ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلاری با چین برای افزایش صادرات گاز به این کشور همسایه امضا کرد. صادرات گاز روسیه به چین از اواخر ۲۰۱۹ از طریق "خط لوله گاز نیروی سیبری" به طول سه هزار کیلومتر آغاز شده و پوتین از این طرح به عنوان رویدادی واقعا تاریخی نه تنها برای بازار انرژی جهان، بلکه فراتر از آن برای روسیه و چین، ستایش کرد.
کاخ کرملین اعلام کرد که عرضه کامل گاز روسیه به اروپا از طریق خط لوله نورد استریم یک تا هنگام لغو همه تحریم های غرب علیه مسکو در پی آغاز جنگ اوکراین، از سرگرفته نخواهد شد.
دمیتری پسکوف سخنگوی ریاست جمهوری روسیه، تحریم های اتحادیه اروپا، انگلیس و کانادا علت اصلی ناتوانی روسیه برای صادرات کامل گاز از طریق این خط لوله اصلی دانست که گاز را از طریق سن پترزبورگ و دریای بالتیک به آلمان می رساند.
صادرات گاز روسیه به اروپا هنوز از طریق یک خط لوله دوره اتحاد شوروی که از اوکراین می گذرد و به رغم درگیری های نظامی، فعال باقی مانده و همچنین خط لوله سوث استریم که از خاک ترکیه می گذرد، ادامه دارد.
پسکوف افزود: آشکار است که زندگی شهروندان، بازرگانان و شرکت های اروپایی دشوارتر می شود و البته شهروندان عادی این کشورها پرسش های بیشتر و بیشتری از سران کشورهایشان خواهند کرد.
به گزارش ایران اکونومیست از خبرگزاری تاس؛ دمیتری مدودوف معاون شورای امنیت ملی این کشور، در پی اعلام روز یکشنبه اولاف شولتز صدراعظم آلمان برای درنظرگرفتن یک بسته کمکی ۶۵ میلیارد دلاری برای کاهش آسیب های ناشی از اوج گیری بهای انرژی شهروندان و کسب و کارها، برلین را متهم کرد که با حمایت از تحریم ها بر مسکو و عرضه تسلیحات به اوکراین، مانند دشمن روسیه اقدام می کند.
سخنگوی کاخ کرملین روز یکشنبه با بیان این سخنان که عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکراین طبق برنامه پیش می رود و به همه اهداف دست خواهد یافت، افزود: شرایط مسکو برای آتش بس تغییر نکرده و خواستار اجرای شرایط خود برای حل و فصل بحران اوکراین هستیم.
منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: اوکراین ، انرژی برق ، اتحادیه اروپا ، چین ، دمیتری پسکوف ، ولادیمیر پوتین ، گاز ، پکن ، گاز پروم پارس
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: اوکراین انرژی برق اتحادیه اروپا چین دمیتری پسکوف ولادیمیر پوتین گاز پکن روسیه به چین گاز روسیه خط لوله صادرات گاز انتقال گاز گاز طبیعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۲۶۱۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پایان پوتین؟!
برخی معتقدند مانند اتحاد جماهیر شوروی، رئیسجمهور فعلی روسیه هم شکننده است. اما آنها خیلی چیزها را نادیده میانگارند.
به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت: ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقالهای را باعنوان «رژیم شکننده پوتین» در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.
این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر میرسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیشبینی نمیکرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همینترتیب، سیستم پوتین در حالحاضر قدرتمند و مقاوم به نظر میرسد و کمتر کسی میتواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.
مشخص است که چرا این استدلال برای فارنافرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب میکند. مردم دوست دارند آنچه را که میخواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ چشماندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریویی که باعث میشود کییف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.
قیاسهای تاریخی میتوانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهتهای سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوتهای ساختاری را نادیده میگیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص میکند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.
اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکالتری را اتخاذ کند که کل سیستم را بیثبات میکرد.
در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیلگران موافقند که پایههای اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیانگذار خود هم جان سالم بهدر میبرد.
مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که میتواند در آن پیروز شود.
مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض میگرفت. در مقابل با وجود تحریمهای غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامهریزی شده شوروی سفت و سخت و ویرانکننده بود و دولت در گودالی از یارانههای دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایهداری پویا است که بهخوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریمهای غرب دارند.
نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق میکند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانهای که از مسکو میرسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنیها از جنگهای اول و دوم درس گرفتهاند که استقلالطلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچیک از جمهوریهای دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقهای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلامگرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویسهای اطلاعاتی این کشور بود. ایالاتمتحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حملهای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالنهای کنسرت در مسکو مستقر میکردند. بااینحال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمیشود. تروریستها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان میدهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حالحاضر از چالشهای امنیتی که ایجاد میکنند بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارقالعاده بود و جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب میآمد. ما هرگز نمیدانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ میداد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه میدانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی میماند و نمیتواند به عنوان پایهای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقعبینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری میکند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفتهاند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد میکند.